هفته نامه یالثارات الحسین ، ارگان رسمی گروه انصار حزب الله ، در شماره ۴۸۲ خود ، تحت عنوان پشت صحنه حزب کروبی ، مصاحبه مفصل و جنجالی را از آقای آرش پاک اندیش ، روزنامه نگار ، انجام داده است که خواندن آن خالی از لطف نیست . بر آن شدم که با اشاره به بخشهای تکان دهنده ای از این مصاحبه مطبوعاتی ، دو پرده دیگر از عملیاتی سیاسی که به حق ، باید که آن را جنایت در حق ملت نامید ، افشاء کنم . با هم ، مروری می کنیم بر ۳ پرده از جنایت جبهه مشارکت ملی در حق مردم کشور عزیزمان :
در ابتدا ، خلاصه ای از مصاحبه آقای آرش پاک اندیش را با هفته نامه یالثارات الحسین بخوانید :
(( مطرح شدن موضوعات مختلفی ، مثل رفراندوم ، تحصن نمایندگان ، روزه سکوت ، عبور از خاتمی و ... از تفکرات مدعیان اصلاح طلبی ، حکایت داشت که هیچگونه اعتقادی به اصل نظام و انقلاب اسلامی نداشتند .
آن شخصی که رفته آن طرف مرزها و در دنیای استکباری غرب ، شمشیرش را علیه جمهوری اسلامی ایران ، از رو بسته و هر شب و روز ، از طریق شبکه های ماهواره ای خارجی ، علیه ارزشهای شناخته شده انقلاب اسلامی ، موضع می گیرد و اهانت می کند ؛ شرف اش ، خیلی بالاتر از فرد یا افرادی است که در همین آب و خاک ، نان انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را می خورند و این نان را هم ، صدقه سر حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری دارند و فحش و ناسزا ، علیه انقلاب اسلامی ، می گویند و از هر راهی ، برای ضربه زدن به کشور ، فروگذار نیستند .
یکبار که تحلیل و نقدی را در وبلاگم ، درباره احزاب اصلاح طلب ، مطرح کرده و گفتم که حزب جبهه مشارکت ایران ، تفاوتی با فلان گروه یا حزب اپوزیسیون خارج از نظام اسلامی که ضد انقلاب اسلامی است ، ندارد و برای این گفته خودم ، افتخار می کنم و پای حرفم هستم . چون که برای این سخنان ، کد و مدرک مستند دارم .
بارها ، این جمله را از جانب آقای کروبی که در جایگاه دبیرکل این حزب قرار دارد ، شنیده ام که می گفت : باید که ما کیسه خودمان را از دیگر اصلاح طلبان ، جدا کنیم !
با هزار مصیبت و دردسر ، صفحه ای به نام دانشگاه را در روزنامه اعتماد ملی ، دایر کردیم و از افراد فعال در این زمینه ، دعوت به همکاری کردیم .
بعد از اینکه از روزنامه اعتماد ملی بیرون آمدم ، صفحه دانشگاه ، دچار انقراض شد . رفته رفته ، ضعیف و ضعیف تر شد تا اینکه آنرا تعطیل کردند . الآن ، این صفحه ، تعطیل است .
آنها می خواستند که به اصطلاح ، تیم خودشان را سر کار بیآورند و با ایده های ما مخالف بودند و متلک ، بار ما می کردند . افرادی که تا الآن ، آنجا ، حضور دارند ، مثل : فیاض زاهد ، مسیح علینژاد و خانمی که صفحه جامعه را منتشر می کرد و اصلاً ، این کاره نبود .
پس از مشورتهائی که با برخی دوستان داشتم ، به این نتیجه رسیدم که هیچ آینده روشنی ، در این حزب و روزنامه ، وجود ندارد و ادامه همکاری با این افراد ، هیچ سودی ، بحال خودم و کشورم ندارد . بنابرین ، عطای اصلاحات و اعتماد ملی را به لقایش ، بخشیدم و تصمیم گرفتم که از آنها جدا شوم .
متاسفانه ، آقای کروبی ، از دور ، خیلی خوب است . اما ، وقتی که از نزدیک ، با او ، روبرو می شوید ، می بینید که به قول خودش ، آدم نتیجه گرائی است و نگاه او ، به وجه ایدئولوژی نیست و در همین نکته است که با ایشان ، مشکل داریم . به عنوان مثال ، چندین بار ، پیش آقای کروبی رفتیم و وضعیت مدیریت روزنامه اعتماد ملی را برایشان تشریح کردیم .
گاهی ، می دیدیم که برای آقای کروبی ، افرادی ، مثل محمد قوچانی که هیچ نسبتی با حزب و روزنامه ندارند ، خیلی عزیزتر از رضا حجتی ، در حزب اعتماد ملی ، هستند !
با صراحت ، عرض می کنم که روزنامه اعتماد ملی ، نماینده حزب جبهه مشارکت ایران است . یعنی که مشارکتی ها ، زیر چتر اعتماد ملی ، پنهان شده اند . تفکرات کسانی که در این روزنامه ، فعالیت دارند ، مشکل دارد . از طرفی ، با رفتن دو یا سه نفر ؛ این روزنامه ، اصلاح نمی شود .
به آقای کروبی ، می گوئیم که اگر روزنامه شما ، بیست روز ، منتشر نشود ؛ بهتر از این است که باین شکل ، منتشر شود . متاسفانه ، افرادی در آنجا، فعالیت دارند که هیچ اعتقادی، به ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی ندارند و پشت آقای کروبی، پنهان شده اند .
در دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی ، افرادی حضور دارند که همزمان ، با حزب جبهه مشارکت ایران و موسسه باران ، همکاری مستمر دارند و به آنها ، مشاوره می دهند ! حال آنکه کروبی ، منتقد سرسخت مشارکتی ها است . اما ، اطرافیان ایشان ، عکس نظرات ایشان ، عمل می کنند . بر همین اساس است که می توان ، نتیجه گرفت که دعوا ، بر سر قدرت و لحاف ملا نصرالدین است !
اگر خط امامی ، در کار بود که وضعیت حزب و روزنامه اعتماد ملی ، این نبود . امام خمینی (ره) ، برای رسیدن برخی به هدف ، بهانه و دستاویز شده است . در روزنامه و حزب اعتماد ملی ، هر کسی که می خواهد صحبت کند ، از خط امام (ره) دم می زند .
اگر پیرو خط امام (ره)هستید ، چرا در هشت سال حضور در مسندهای اجرائی و قانونگذاری ، امام خمینی (ره) و مسلک او را فراموش کردید ؟ آیا تحصن ، استعفای دسته جمعی ، روزه دروغین و سر دادن شعارهای پوچ و واهی ، معنای خط امامی بودن است ؟
اعضای حزب اعتماد ملی ، برای انجام مصاحبه با رسانه ها ، باید اجازه بگیرند و با برخی مطبوعات و خبرگزاری ها ، ممنوع المصاحبه هستند .
آقای کروبی ، در تصمیمات حزب تاثیر دارد . اما ، واقعیت این است که نمی تواند که خوب مدیریت کند .
در واقع ، آن خانمی که یادداشت جنجالی دلفین ها را نوشت ، نه به رئیس جمهور ، بلکه به تمامی ملت ایران توهین کرد. و البته ، نمونه های دیگری از همین دست
نان روزانه هست در کنار شما
امیدوارم با این حرفها به جایی برسی و تحویلت بگیرند. برخلاف تو من حاضر نیستم واسه گرفتن پست و مقام حرفهایی بزنم که دوزار منطق و حقیقت پشتشون نیست. و خوشحالم در موتلفه دوستان منطقی و معقولی مثل آقای صولی هستند تا از جوانان اصولگرا ناامید نشم. امیدوارم این پست هم مثل باقی کارات از جایی دیگه بهت زنگ زده باشند که بنویس نه از سر خودشیرینی.
بله ، همانطور که دیگر همه می دانند ؛ اکنون ، دستورالعمل صریح نظام و سازمانهای حکومتی و احزاب دولتی ، مبتنی بر بایکوت من است یا بقول شما تحویل نگرفتن . اما ، اینها واقعیت را عوض نمی کند . همچنین ، خوشحال باشید که در گروه موتلفه بسیاری هستند که حاضرند که شما مشارکتیها و حتی نهضتیها را امیدوار کنند . مهدی صولی ، یکی از اعضای شورای مرکزی گروه موتلفه است که چنین نقشی را ایفاء می کند ؛ می توان که لیست بلند بالاتری از چنین افرادی را که حاضرند برای خوشحالی نهضت باصطلاح آزادی و جبهه مشارکت ملی ، کارها بکنند ، خدمت تان معرفی کرد . اما ، حیف که شما با این همه چاکر و سینه چاک ، حتی در درون موتلفه ، در انتخابات بعدی هم برای ششمین بار پیاپی شکست خواهید خورد و اسهالات به زباله دان تاریخ خواهد رفت .
به این دعواها وارد نمی شوم! سعی می کنم وارد نشم
از کامنت شما ممنون! اما بیا یاد بگیریم فحش ندهیم حتی به ... .
ممنونم ، من با کسی دعوا ندارم . به کسی هم فحش ندادم .
سلام. آقای حبیبی در وبلاگش مطلبی علیه کروبی نوشته . بهش بگین بره نجاست تایید صلاحیت معین رو آب بکشه
تخیلات میفرمایید!
هرچند که خرداد ۸۸ تخیلات و آرزوهایمان به واقعیت خواهد پیوست و اسهالات ، پس از ششمین شکست خپیاپی خود ، به زباله دان تاریخ خواهد پیوست . ان شاء الله
یادجمله ای از اسکار وایلد افتادم.
؛خیلی بد است که آدم بدنام باشد ولی بدتر از آن اینست که انسان گمنام باشد و نامی از وی برده نشود؛/
با سلام
دعوت میکنم به لینکهای زیر که در مورد یادداشت «حسین شریعتمداری»، مدیرمسئول روزنامهی «کیهان»، است، رجوع کنید:
* یادداشت «شریعتمداری» در مورد سخنان رئیسجمهور دربارهی «موافقت»(!!) مقاممعظمرهبری با کاندیدشدن «کردان» برای تصدی «وزارت کشور» (چهارشنبه 16 امردادماه)
http://www.kayhannews.ir/870516/2.htm#other200
** توضیح هوشمندانهی یکی از مسئولین دفتر مقاممعظمرهبری در مورد سخنان رئیسجمهور و سرمقالهی «کیهان» (چهارشنبه 16 امردادماه)
http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=3976
*** انعکاس توضیح دفتر مقاممعظمرهبری توسط «کیهان» (پنج شنبه 17 امردادماه)
http://www.kayhannews.ir/870517/3.HTM#other307
**** توضیح موشکافانه و هوشمندانهی «حسین شریعتمداری» دربارهی یادداشت خود و توضیح ارسالی از دفتر رهبری (پنج شنبه 17 امردادماه)
http://www.kayhannews.ir/870517/2.htm#other204
همانطور که مشاهده میشود و در توضیح پایانی آقای «شریعتمداری» نیز آمده، توضیح دفتر مقاممعظمرهبری، هم در ملامت سخنگفتن دکتر «احمدینژاد» از ملاقات خصوصیاش با رهبرانقلاب در صحن علنی مجلس و سخن راندنش از «موافقت» رهبری با کاندیدشدن «کردان»، در حالی که تعبیر معظمٌله، «عدم مخالفت» بوده، میباشد و هم در ملامت «کیهان» که از سخنان رئیسجمهور با تعبیر «تحریف» یاد کرده است.
--> ادامهی کامنت فوق:
به هر جهت پس از یادداشت «کیهان» و نیز توضیح «دفتر رهبری» در روز چهارشنبه (16 امردادماه)، تعبیر و تفسیرهای مختلفی ارائه شد که میتوان آنها را در سه جهت تقسیمبندی کرد:
1) مخالفان احمدینژاد: این گروه پس از ماجرای مذکور، از آنجا که توضیح دفتر رهبری را تنها در ملامت «کیهان» میدانستند و لذا آنرا به سود دکتر «احمدینژاد» فرض میکردند، خشم همیشگی خود از «کیهان» را برای یکبار هم که شده، فروخوردند و برای تخریب دکتر «احمدینژاد»، تنها به مخابرهی یادداشت «حسین شریعتمداری» پرداختند و اگر هم از توضیح دفتر رهبری، سخنی راندند، آنرا تنها متوجهی دکتر «احمدینژاد» دانستند. برای نمونه به لینک زیر رجوع کنید:
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100945700122
2) گروهی از موافقان احمدینژاد: این گروه نیز، تنها آن قسمت از توضیح دفتر رهبری را که به ملامت «کیهان» تعلق داشت، مورد توجه قرار دادند و از آن سوی ماجرا -سهواً یا عمداً- سخنی نگفتند. در این مورد نیز برای نمونه به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.rajanews.com/News/?33077
3) اما گروه سوم کسانی بودند که به دور از مطامع سیاسی، تنها برای مصالح کشور گفتند و نوشتند و واقعیتها را منعکس کردند که از جملهی آنها روزنامهی «کیهان» است که واقعبینانه، دو سوی توضیح دفتر رهبری را بیان کرد و از اشتباه خود عذرخواهی نمود. در این مورد بار دیگر میتوانید به توضیح «حسین شریتعمداری» در روز پنج شنبه (17 امردادماه)، رجوع کنید.
// به امید روزی که همگان مانند گروه سوم، تنها به واقعیات بپردازند و از هر مسئلهای، قصد سوءاستفادهی سیاسی نداشته باشند و نیز مصالح کشور را بر هر چیز دیگری ترجیح دهند. //
بهرحال گزینه مورد نظر باند آملی ها در قدرت به وزارت کشور رفت و پنجشنبه روزنامه اعتماد تیتر قشنگی زد : ناطق نوری به کردان تبریک گفت . شاید این گام نخست برای ریاست جمهوری یک مازندرانی باشد !