شاه سیاه در خانه سفید

 

 بازی آمریکا و ایران ، ادامه خواهد یافت . اما ، سئوال اساسی این است که چگونه ؟ 

 بازی در سیاست ، از 3 حال خارج نیست : پینگ پونگ چینی ، شطرنج هندی و بوکس آمریکائی . 

 با نگاهی به مواضع ابلهان ، می توان که برق خام اندیشی را در چشمان آنها دید . آنها که شعار او با ما است ، سر می دهند . 

 به راستی ، اوباما کیست ؟

 یکی از کارشناسان سیاسی پارسی زبان مقیم در آمریکا ، نظر جالبی ، دراین باره ، ابراز کرد . او معتقد بود که باراک اوباما ، محمود احمدی نژاد آمریکا است ! من این نظر را تائید می کنم . مردانی که از صندلی هایشان بسیار کوچکتر هستند . اما ، نگاهی به دیگر سو در خاور ، مردان دیگری را به نمایش می گذارد که از صندلی هایشان کوچکترند . ولی ، سرزمین چین را به اوج رقابت جهانی ارتقاء داده اند ! به راستی ، بحث پیشرفت ، از مقوله بحث صندلی ، اندازه و ... نیست . 

 ایالات متحده آمریکا ، پس از بوش کوچک ، بر سر یک دو راهی است : تداوم پیشرفت یا سقوط تدریجی . نمی دانم که در ممالک اتازونی ، تجربه تلخ ایران امروز ، تکرار خواهد شد یا مردم از چاله بوش در آمده اند و روزگار بهتری در راه است ؟

 مطلب جالب توجه اینجا است که اینک ، شاه سیاه به خانه سفید می رود . ولی ، پرسش اساسی نا ابلهان بر سر این است که چه اکثریت هائی او را از ذیل قوه مقننه به صدر قوه مجریه ایالات متحده آمریکا رساندند ؟ 

 پاسخ 2 واژه است : اقلیت فقیر سیاهان و اقلیت مقتدر صهیونیستها . 

 اما ، سئوال تکمیلی این است که چه کسانی به رقیب او رای دادند ؟ پاسخ ناباورانه تر است . دو اکثریت جامعه آمریکائی : سفید پوست ها و مسیحیان پروتستان ! 

 پس ، چرا با وجود حمایت طبقه اکثریت از مک کین ، برنده انتخابات اوباما بود ؟ 

 پاسخ ، یک کلمه بیشتر نیست : صهیونیزم و حمایت صهیونیستها . حال به پرسش نخست باز می گردیم . آیا پیروزی باراک اوباما ، جای امیدواری دارد ؟ پاسخ اینکه خیر ، بالعکس . دموکراتها ، همواره ، مدیران خوبی در شبیخون نرم افزارانه سیاسی بوده اند . دموکراتها بودند که در دوران سیادت محمدخاتمی ، از ایران عذرخواهی کردند و با او در صحن علنی جلسه عمومی سازمان ملل متحد ، در نیویورک ، دست دادند . نگاهی به 30 سال تحولات عدم رابطه ایران و آمریکا می تواند که بهتر نقش دموکراتها را در شبیخون نرم افزارانه سیاسی در داخل کشور نشان دهد . 

 ابلهان ، بخوبی گوش کنند که قرار گرفتن شاه سیاه در خانه سفید ، آغاز یک کیش پنهان است .

ایران در انتظار استعفای کردان

 زمانی که آیت الله صادق خلخالی ، در نخستین روزهای پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ، امیر عباس هویدا را محاکمه و اعدام می کرد ؛ نمی پنداشت که نامش ، در سایه اعمالش ، چنان در کشور فراگیر شود که در دهه 1360 خورشیدی ، خرد و کلان او را بشناسند . اما ، سرنوشت راهی به دیگر سو برد و در دهه 1370 خورشیدی ، او در بیرون از قدرت و در خانه نشست .

 در میانه دهه 1380 خورشیدی ، نام دیگری از پرده بیرون افتاد . فردی که با تصمیم به افزایش تعداد اعضای شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی ، از معاونت وزارت اطلاعات به شورای مرکزی جناح اصولگرایان آمده بود . آشکارا ، او با سنتهای محافظه کاران جناح اصولگرا در تعارض می نمود . هرچند که اعتراض ما ، به حضور برخی از نیروهای مسلح و اطلاعاتی در شورای هماهنگی جناح اصولگرا ، راه به جائی نبرد و سرانجام ، کسانی با سابقه حضور در نیروهای مسلح یا وزارت اطلاعات ، توانستند که در عالی ترین سطح فعالیت سیاسی اصولگرائی نفوذ کنند و نتیجه انتخابات را از احزاب و گروههای اصولگرا بربایند ... . آری ، بدینصورت بود که مصطفی پورمحمد ، آشکارا ، وارد عرصه سیاسی شد .

ادامه مطلب ...

خطاب به استاد جاسبی

سلام علیکم 

برادر بزرگوار ، پرفسور عبدالله جاسبی 

ریاست عالیه دانشگاه آزاد اسلامی 

 همانطور که زمانی که نخستین بار جنابعالی را زیارت کردم ، آشکارا ، دچار لکنت زبان و لرزش صوت شدم . اکنون که می خواهم تا بعنوان یک برادر کوچک به شما عریضه ای بنویسم ، دچار آشفتگی کلام هستم . پیش از این ، بعنوان یک فعال دانشجوئی در عرصه سیاسی ، با بسیاری از مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی دیدار و گفتگو داشتم . لکن ، هیچگاه کوچکترین آثاری از این سرگشتگی مورد اشاره نداشتم .

 حقیر که در دوران تحصیل در واحد علوم و تحقیقات تهران ، چند بار ، مورد عنایت و لطف شما واقع شدم ، فارغ التحصیل رشته مهندسی صنایع و برنامه ریزی و تحلیل سیستمها بودم که برای ادامه تحصیل رشته تحصیلی مدیریت را برگزیدم و در تمام طول تحصیل خویش ، از آثار گرانقدر حضرتعالی در مقوله های مهندسی صنایع ، تحلیل سیستم ها و مدیریت بهره بردم و به نیکی می دانم که مخاطب ام ، استاد پر آوازه و با سابقه ای در این علوم و فنون می باشد . 

 امروز که در خبرگزاری فارس ، خبر درخواست 13 تشکل دانشجوئی ، از حضرتعالی را برای نامزدی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری دیدم ، پشت ام لرزید . در این هوای غبار آلود ، به کجا چنین شتابان ؟ مقالات و کتابهای زیادی را از حضرتعالی ، مطالعه کردم ؛ از آنجمله : از غبار تا باران !

ادامه مطلب ...