خطاب به استاد جاسبی

سلام علیکم 

برادر بزرگوار ، پرفسور عبدالله جاسبی 

ریاست عالیه دانشگاه آزاد اسلامی 

 همانطور که زمانی که نخستین بار جنابعالی را زیارت کردم ، آشکارا ، دچار لکنت زبان و لرزش صوت شدم . اکنون که می خواهم تا بعنوان یک برادر کوچک به شما عریضه ای بنویسم ، دچار آشفتگی کلام هستم . پیش از این ، بعنوان یک فعال دانشجوئی در عرصه سیاسی ، با بسیاری از مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی دیدار و گفتگو داشتم . لکن ، هیچگاه کوچکترین آثاری از این سرگشتگی مورد اشاره نداشتم .

 حقیر که در دوران تحصیل در واحد علوم و تحقیقات تهران ، چند بار ، مورد عنایت و لطف شما واقع شدم ، فارغ التحصیل رشته مهندسی صنایع و برنامه ریزی و تحلیل سیستمها بودم که برای ادامه تحصیل رشته تحصیلی مدیریت را برگزیدم و در تمام طول تحصیل خویش ، از آثار گرانقدر حضرتعالی در مقوله های مهندسی صنایع ، تحلیل سیستم ها و مدیریت بهره بردم و به نیکی می دانم که مخاطب ام ، استاد پر آوازه و با سابقه ای در این علوم و فنون می باشد . 

 امروز که در خبرگزاری فارس ، خبر درخواست 13 تشکل دانشجوئی ، از حضرتعالی را برای نامزدی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری دیدم ، پشت ام لرزید . در این هوای غبار آلود ، به کجا چنین شتابان ؟ مقالات و کتابهای زیادی را از حضرتعالی ، مطالعه کردم ؛ از آنجمله : از غبار تا باران !

 اکنون ، دانشگاه آزاد اسلامی و چه بسا بخشهای گسترده تری از وطن مان ، در غباری عصرگاهی فرو رفته است . هر کسی می تواند که جرات کند تا به مجموعه تحت نظر شما بتازد و گرد و غبار بیشتری براه اندازد . چنین ، بی محابا ، به صحنه ای چنان خطیر خواندن ، عقلائی بنظر نمی رسد !

 چندی بود که زمان در پی زمان می گذراندم که پیشنهادی مطرح سازم . 

 جناب استاد عبدالله جاسبی ، جنابعالی بخوبی می دانید که طی کمتر از 30 سال اخیر ، نظام مقدس جمهوری اسلامی ، چهره های تاریخی را به جای گذاشته است که معدودی از ایشان روسای جمهور و رهبران جریانهای سیاسی بوده اند و اغلب آنها ، از دیگران بودند . پرفسور محمود حسابی ، پرفسور اسماعیل بابلیان و ... . هرچند که این دیگرکسان ، به حوزه سیاست اسلامی هم گریزی زده اند ؛ اما ، در آن متوقف نماندند . 

 بخوبی ، همه می دانند که آن کس که امروز ، در میانه غبار مشتی عربده کشان عرصه عمومی کشور ، دلیرانه سر برافراخته ، از جنس همان چهره های تاریخی است . لکن ، عرض بنده این است که جنابعالی ، از جنس دسته اول نیستید و بطور قطع از جنس دیگری هستید . خواهشمند است که بمنظور اعتلای میهن اسلامی مان و ارتقای نام بلند آوازه خویش ، این گزاره را بپذیرید . 

 اکنون ، نه تنها که زمان نامزدی انتخابات ریاست جمهوری نیست که تداوم ریاست شما در دانشگاه آزاد اسلامی ، پس از رفع شرایط حاضر ، عقلائی بنظر نمی رسد . 

 سئوال همیشگی ام ، این بوده است که چرا جنابعالی ، ضمن انتزاع واحد علوم و تحقیقات تهران از دانشگاه آزاد اسلامی و تاسیس دانشگاه علوم و تحقیقات ایران ، در عرصه آموزش عالی خصوصی ، ضمن کناره گیری از ریاست عالیه دیگر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی ، تهی مایگان را دعوت به رقابتی در این عرصه نمی کنید ؟ 

 همه می دانیم که مدیریت دو گانه شما در سطح دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه علوم تحقیقات تهران ، بخوبی نشان دهنده دو نوع مدیریت متفاوت است . مدیریتی موفق در عرصه جهانی که پهلو به پهلوی دانشگاه هایی چون تهران و تربیت مدرس ، آموزش عالی را در کشور ، ارتقاء بخشیده است و در دیگر سو مدیریتی از جنس رهبری بوروکراتیک شما در دانشگاه آزاد اسلامی که آشکارا ، بلحاظ کیفی ، قابل قیاس با دیگر دانشگاههای معتبر کشور و جهان نیست . 

 نمی پندارید که دانشگاههایی چون پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی ، همچون فیلهایی هستند که نمی توانند برقصند و خرگوشان آموزش عالی رایگان دولتی را به چشم حسرت نگاه می کنند ؟ لطفاً ، پاسخ را از طبقه دانشجویان بپرسید . 

 من به شما می گویم که دانشگاه علوم و تحقیقات تهران ، دانشگاه دیگری است که همچون خرگوشی تیزپای مدیران دولتی وزارت مرتبط به آموزش عالی را انگشت به دهان کرده است . نکوشید که با جذب بی رویه دانشجو در مقطع کارشناسی ، تیر خلاصی به این دستآورد عظیم ملی بزنید . پیشنهاد می دهم که قدر ریاست مضاعف تان ، در این مجموعه خصوصی معظم منطقه خاورمیانه را بیشتر بدانید . تاریخ از شما بهر دلیلی یاد نکند ، از نقش شما در تاسیس و مدیریت این واحد آموزش عالی یاد خواهد کرد . امید دارم که تا پایان عمر ، خود را وقف مدیریت آن شاهکار خویش کنید و با ریسک پذیری سیاسی ، عرصه مدیریت چنین دستآورد ملی را در بخش خصوصی ، به هدر و خطر ندهید . 

 اکنون ، بخوبی آشکار است که صحنه انتخابات ریاست جمهوری دهم ، عرصه ای بسیار خطیر و پر خطر است . چه بسا که ورود شما به آن ، سبب ضایعه ای جبران ناپذیر در عرصه تاریخ علم و دانش وطن اسلامی مان شود . در قبال دعوت 13 تشکل دانشجوئی ، به تنهائی ، از شما و بسیاری دیگر کسان که حضور آنها در چنین عرصه ای ناصواب است ( همچون احمد توکلی ، دریابان حاج علی شمخانی و .. ) ، می خواهم که بیشتر به فکر گزاردن نامی نیکو از خویش ، در عرصه ای بغیر از عرصه انتخابات سیاسی باشند . شما می توانید که در بخش خصوصی کشور و دیگر عرصه ها ، زیربنای گفتمان واقعی خدمت گذاری اسلامی را تقویت کنید . حضور امثال شما ، آقای احمد توکلی یا برادر بزرگوار مهندس حاج علی شمخانی ، بیشتر ، گفتمان ناصواب قدرت (طلبی ) را فربه خواهد کرد . محصول قربانی این گفتمان ، به مذاق شما خدمت گذاران راستین کشور اسلامی ، چندان خوشآیند نخواهد بود . بکوشیم تا آن کریه زیبانمای را به دیگران واگذاریم .

و السلام علیکم و الرحمه الله  برکاته

نظرات 1 + ارسال نظر

از ابتدای روی کار آمدن دولت "عدالت محور" دکتر محمود احمدی نژاد هجمه سنگین تخریب و کارشکنی از سوی طیف های مختلفی از سیاسیون نتیجه گرا و منفعت طلب قابل پیش بینی بود...
ادامه مطلب در ستون دیدگاه ایرنا
http://www3.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=203986

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد