معضلی بنام نهضت باصطلاح آزادی

 مهدی بازرگان ، فرد مشکوک الحالی بود که نکات مبهم ، تاریک و سیاهی در پرونده زندگی شخصی او ، بخصوص ، تا قبل از پیوستن به حزب ایران ، وجود دارد .

 حزب ایران ، انجمن حقوقدانان ، برخی از روحانیون ، بازاریان و سردبیران مطبوعات و دوچهره مستقل دیگر ( مصدق و خلعتبری ) ، جبهه ملی ایران را بوجود آوردند .

 اما ، در تیرماه ۱۳۲۵ خورشیدی ، پس از ائتلاف احزاب ایران و توده ؛ مهدی بازرگان باتفاق عده ای دیگر ، از حزب ایران ، جدا شدند . لکن ، ارتباط خود را با جبهه ملی ایران حفظ کردند . در چنین شرایطی بود که خطر دو جریان سیاسی رقیب ( جریانهای سیاسی چپ و اسلامی ) ، برای رهبران جبهه ملی ، محرز شده بود . از اینرو ، از مهدی بازرگان خواستند که مسئولیت سازماندهی تشکیلاتی را بمنظور نفوذ و رخنه در جریانهای رقیب ( جریانهای سیاسی چپ و اسلامی )  ، برعهده گیرد . مدتی بعد ، گروهک ضاله نهضت باصطلاح آزادی ایران ، تاسیس شد . گروهک مذکور ، طی بیش از ۴۰ سال فعالیت ننگین خود ، همواره سعی کرد که ضمن جمع آوری اطلاعات و اخبار احزاب و گروههای سیاسی اسلامگرا ( و چپگرا ) ، مهمتریت ضربات را به آنها وارد سازد .

 پس از حادثه سیاهکل ، جمع بندی جریان سیاسی مذکور ، به ایجاد سازمان مستقل دیگری برای نفوذ و رخنه در جریانهای سیاسی چپ ، رسید . فلذا ، مهدی بازرگان موظف شد که ۳ عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران را بدین منظور شناسائی و بکارگیرد و از طریق جذب و کادرسازی آنها ، در نهضت باصطلاح آزادی ایران ، زمینه را برای تشکیل چنین سازمانی مهیا سازد .

 بعدها ، عبدالرضا نیک بین رودسری که در نتیجه مطالعات اجتماعی فراوان به واقعیات اجتماعی و نیات شوم نهضت باصطلاح آزادی ایران ، پی برده بود ؛ ضمن ابراز عقاید مارکسیستی ، از مجموعه مذکور جدا شد . چنین شد که فرد مشکوک الحال دیگری ، بنام علی اصغر بدیع زادگان ، در مرکزیت سازمان مذکور ، جانشین عبدالرضا نیک بین شد . بدین طریق ، سازمان مجاهدین خلق شکل گرفت . هرچند که با جدی شدن مبارزات سیاسی ، رهبران بعدی این سازمان ، راه خود را از نهضت باصطلاح آزادی ایران و جبهه ملی ایران جدا کردند .

 پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، در جریان تسخیر لانه جاسوسی و افشاء اسناد مربوط به جاسوسی برخی اعضای نهضت باصطلاح آزادی ایران و ارتباط آنها با سازمان جاسوسی آمریکا ( سیا ) ، مهدی بازرگان که عهده دار سمت نخست وزیری دولت موقت انقلاب اسلامی بود ، استعفاء کرد .

 اندکی بعدتر ، در جلسات صحن علنی اولین دوره مجلس شورای ملی ، نمایندگان حزب الهی مجلس شورای ملی ( دوره اول ) ، او را با فضیحت از پشت تریبون خانه ملت به صندلی اش بازگرداند و پس از آن ، گروهک ضاله اش ( نهضت باصطلاح آزادی ایران ) ، به مهمترین تشکل سیاسی اپوزیسیون ، در داخل کشور ، تبدیل شد . هرچند که بعدها ، یکی از اعضای مجمع روحانیون مبارز ، سعی به نبش قبر گروهک مذکور کرد ؛ لکن ، حضرت امام خمینی (ره) ، ضمن ابلاغ نامه ای ، به سرعت و با قاطعیت ، در مقابل این امر ایستادند .

 در فضای سیاسی نامناسب روزهای اخیر ، همان عضو مجمع روحانیون مبارز ، از شرایط نامناسب مجود کمال سوء استفاده را برای نشر اکاذیبی از قول حضرت امام خمینی (ره) در خصوص گروهک ضاله مذکور کرده است .

 همچنین ، امروز ، روزنامه کارگزاران ، ارگان رسمی حزب کاگزاران سازندگی ایران اسلامی ، اقدام به انتشار نامه دبیرکل یکی از گروههای سیاسی متعلق به جبهه پیروان خط امام و رهبری ، خطاب به دبیرکل خود خوانده گروهک ممنوعه مذکور ، به شماره نامه ۳۱۷۷/۱۰/-الف و به تاریخ ۳/۱۰/۸۶ نمود . چند جمله در این نامه ، بسیار تکان دهنده بود ( خلاصه نامه ) :

جناب؟ آقای! دکتر ابراهیم یزدی

 از حسن نظر؟ شما نسبت به چنین نشستهایی که ان شاء الله به تعمیق مناسبات اسلامی ، بین احزاب کشورهای اسلامی بیانجامد ، تشکر! می کنم . در خصوص مطالبی که فرمودید ؟ ، چند نکته را یادآور می شوم :

 ۱- اینکه شما خواستار ریشه کنی غده چرکین رژیم صهیونیستی شدید ، این خود می تواند ، یکی! از توافقات؟ ما باشد .جهت اطلاع! جنابعالی؟ توضیح می دهم که ...

 ۲ - ما امیدواریم؟ مشکلات! قانونی تشکل شما حل شود!

 ۳- تاکید فرمودید؟ ؛ خواستار رفع تضییقات؟ ایجاد شده و بهره مند شدن؟ از حقوق مدنی؟ ، مطابق قانون اساسی! و دیگر قوانین ذیربط هستید . کسی نمی تواند با قانون اساسی ، برخورد دو یا چندگانه؟ داشته باشد . ما امیدواریم؟ با تدابیر! جدی؟ که می اندیشید ، مشکل! قانونی! شدن؟ تشکل؟ متبوع تان را مرتفع؟ نمایید .

و ...

و الی الله المصیر!

م.ن. ح.

دبیرکل ...

 سئوال اساسی این است که به چه دلیل ، از هر دو جناح سیاسی کشور کوشیده می شود تا نهضت باصطلاح آزادی نبش قبر شود ؟