جامعه باصطلاح اسلامی دانشجویان

 اولین انشعاب رسمی از دفتر تحکیم وحدت را ۵ دانشجو ، با مراجعه به کمیسیون ماده ۱۰ احزاب ، شکل دادند . بدین نحو بود که جامعه اسلامی دانشجویان شکل گرفت . تشکلی که در ابتدا ، در کنار موتلفه اسلامی ، جامعه اسلامی مهندسین و ... قرار گرفت و تشکلهای اسلامی همسو را شکل دادند . اما ، در دوران موسوم به اصلاحات ، فضای مسموم دانشگاهها ، اثر سوء خود را بر این تشکل دانشجوئی نهاد و ظهور حزب تمدن اسلامی و ائتلاف چکاد آزاد اندیشان ، جبهه پیروان خط امام و رهبری را جایگزین تشکلهای اسلامی همسو کرد . تا آنکه ۳ گرایش متفاوت در جامعه اسلامی دانشجویان بروز نمود : گرایش موجود که بسوی موتلفه اسلامی و سایر تشکلهای اسلامی همسو بود و گرایش جدیدی که تمایل به جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی داشت و سرانجام ، گرایش نحیفی که به خط فقاهت در میان جوانان اصولگرا معرف شد . آشکار است که پیروزی به گرایش جدید حامی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی رخ نمود و آغاز بیراهه ای در جامعه اسلامی دانشجویان شکل گرفت که وضعیت موجود ، حاصل تداوم همان راه است .


 بدینصورت بود که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۰ خورشیدی ، جامعه اسلامی دانشجویان ، راه را از دیگر همراهان خود در جناح متبوعش جدا کرد و منفردانه از نامزدی احمد توکلی حمایت کرد . اما ، این مجدالدین معلمی بود که ۴ سال بعد و با درایت ذاتی خویش در مقام دبیرکلی جامعه اسلامی دانشجویان ، آب رفته را به جوی بازگرداند و ریاست ستاد دانشجوئی حامیان دکتر علی اردشیر لاریجانی را برعهده گرفت . اما ، گویا فراکسیون آلترناتیو ، قویتر از آن شده بود که حدس زده می شد . بدین شکل بود که پائیز ۸۵ ، به آشکار ترین شکل ممکن ، جامعه اسلامی دانشجویان به بیراهه رفت و از ائتلاف خبرگان و کارآمدی در مقابل جبهه پیروان خط امام و رهبری حمایت کرد ! در انتخابات مجلس هشتم ، نیز ، تنها تشکل غایب در میان جبهه اصولگرایان بود .

 اینک ، جامعه اسلامی دانشجویان با دعوت از حدود ۴۰۰ دانشجو در ۱۴ اردیبهشت ، مراسمی را برگزار نمود که آشکارا سهمگین ترین و مهم ترین حربه را در ده سال گذشته ، به دست ضد انقلاب اسلامی داد . مراسمی که یادآور ضربه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ ، توسط دفتر تحکیم وحدت ، شد . این سئوال از مسئولین این تشکل دانشجوئی مطرح است که فاین تذهبون ؟ براستی ، آیا جامعه اسلامی دانشجویان زخمی عمیق بر پیکره جناح ما نیست ؟ چگونه این تشکل دانشجوئی با شنیدن یک سخنرانی در مسجدی در همدان ، سخنران را به اجلاسیه تشکیلات خود می آورد و در صدد القاء شباهت شخصیت او با سعید امامی بر می آید ؟ انحراف دیگر چه می تواند باشد ...