ایوان مدائن

 هر روز که می گذرد ، وبلاگنویسی فارسی سخت تر می شود . مخاطبین اینگونه وبلاگها ، بد سلیقه تر و حساسیتهای دولتی بر وبلاگهای فارسی ، بیشتر می شود . ترس از فیلترینگ ، اجازه آزادی بیان مجازی را نمی دهد . 

 تا کنون ، پروژه ای را برای بررسی سال 1386 خورشیدی ، منتشر کردم . بر آن شدم که برای جلوگیری از رکود فعالیتهای وبلاگ لطفهای بیکران ، پروژه دیگری را بنام پارس نما در دست انتشار قرار دهم . 

 در این پروژه ، می کوشم که 40 تصویر ، از 40 شهر یا روستای پارس را برگزینم و نوشتاری مختصر  ، در کنار آنها بیآورم . امید است که مقبول افتد .


 پارس نما (1) : ایوان مدائن 

 شهرگان یا ایوان مدائن که از شاهکارهای شهرسازی پارسیان بوده است ، مجموعه ای از شهرهایی پارسی ( تیسفون ، بغداد و ... ) بوده است . شهرگان ، بزرگترین بنای مسقف تاریخ است که 35 متر ارتفاع دارد . در هنگامه میلاد حضرت ختمی مرتبت ، محمد مصطفی (ص) ، در طاق شهرگان ، شکافی شگرف ، رخ می دهد . بهمین دلیل ، اعراب ، شهرگان را طاق کسری ( ایوان شکسته ) می نامند . پارس ، اندکی بعد ، بدست مسلمانان فتح گردید و شهرگان ، در گذر تاریخ ، به ویرانه ای تبدیل شد . همچنان ، این مکان ، در عراق عرب ، گردشگران فراوانی را شیفته خود می سازد .

لنگه کفش برای رئیس جمهور (مرگ بر آمریکا)

 16 آذر 1375 خورشیدی ، دانشگاه تهران ، محمد خاتمی ، اعتراضات گسترده دانشجویان ، تهدید به اخراج دانشجویان از مکان سخنرانی رئیس جمهور ، اعلام عدم رضایت دانشجویان از عملکرد دولت . 

 کمی بعدتر ، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران ، درهای مکانی که مقرر شده است که سخنرانی رئیس جمهور جدید در آن مکان برگزار گردد ، رو به دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران ، باز می شود ؛ بیش از نیمی از ظرفیت مکان را پیش از باز شدن درها ، محصلین مدرسه علمیه ای پر کرده اند که به آن دانشگاه امام صادق (ع) تهران می گویند . دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر تهران ، از چنین شرایطی بر آشفته می شوند . اعتراضها بالا می گیرد . دوربین صدا و سیمای دولتی ، بی توجه به اعتراضها ، از آنچه که خود می خواهد،  تصویربرداری می کند . چند دختر دانشجو به مزدبگیران صدا و سیمای دولتی حمله ور می شوند و دوربین را به سمت خود می کشند تا از اعتراضات آنها ، به رئیس جمهور جدید ، تصویربرداری کند . 

 رئیس جمهور جدید ، دهان را باز کرده و چشمان را بسته تا شاید که به شیوه منحصر به فرد خود ، بتواند که از دانشگاه توشه چینی کند . زهی خیال باطل ! 

 لنگه کفشی ، در هوا ، دیده می شود . از آن پس ، هیچکس نتوانست که آشوبی را که آتش آنرا محمود احمدی نژاد ، با حضور نسنجیده اش در دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران ، برافروخت ، مهار نماید . اکنون ، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران ، مرکز ثقل جنبش دانشجوئی مخالفان و معاندان است . 

 چندی پیش ، شهوتی نسنجیده از جنس همانچه که در دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران دیده شد ، در شیراز و توسط رئیس مجلس شورا ، دانشگاهی را که کاملاً آرام بود ، به یک مرکز مخالفت و عناد دانشجوئی تبدیل کرد ! اما ، از لنگه کفش ، خبری نیست . گویا که لنگه کفش ، مخصوص روسای جمهور لجباز دنیا است .

 قهرمان غیور عراقی منتظر الزیدی ، دو لنگه کفش را بطور پیاپی ، بسوی رئیس جمهور لجباز ایالات متحده آمریکا پرتاب می کند . مرگ بر آمریکا . کاش که مفهوم لنگه کفش را کسانی که بدنبال رابطه با آمریکا ، از طریق هوشنگ امیراحمدی ، هستند ، درک کنند . کاش که آنها که رابطه با آمریکا برقرار کردند ، بدانند که لنگه کفش چیست . کاش آنها که در صدر هیات پارلمانی با نمایندگان کنگره آمریکا نشست و برخواست کردند ، ببینند که لنگه کفش ها برای چه کسانی پرتاب می شود . اگر که انتفاضه فلسطین ، ضد صهیونیزم اسرائیل است . پرتاب لنگه کفش ، ضد کاپیتالیسم آمریکائی است . تاریخ ، از لنگه کفشی که به رئیس جمهور لجباز و دیکتاتور پرتاب شد ، بسیار خواهد نوشت یا شاید که آنرا به موزه بسپارد . نوکران و عاشقان رابطه با آمریکا ، بدانند که لنگه کفش دیگری منتظر آنها است . همچنین ، باراک حسین اوباما ، منتظر لنگه کفشی است که معلوم نیست که در کجای دنیا تولید می شود و از شمار میلیاردها انسان روی زمین ، بر کدام پای چه کسی می رود ؟ پس ، مراقب عاقبت کار خود باشد . دلدادگان رابطه با آمریکا ، بیدار شوید . رهبر ما ، در دانشگاه علم و صنعت تهران ، مقتدرانه راه را به شما نشان داد .

 

مرگ بر آمریکا

فشار و چانه زنی

 فشار سیاسی و چانه زنی سیاسی دو رفتار منفی بودند که از سوی دولت موسوم به اصلاحات و دولت مدعی اصولگرائی مشاهده شدند . فشار سیاسی ، رفتار سیاسی از نوع غیر اخلاقی است و چانه زنی سیاسی ، بازی سیاسی از نوع باخت - باخت محسوب می شود . دولت موسوم به اصلاحات ، در زمانی که در سراشیبی سقوط واقع شد ، رو به تاکتیک احمقانه فشار از پائین و چانه زنی در بالا آورد که دو پای احزاب و گروه های سیاسی موسوم به اصلاح طلب را بسیار لرزان کرد . دولت مدعی اصولگرائی که می داند ، آینده متعلق به او نیست ، سیاست فشار سیاسی و چانه زنی سیاسی را به گونه ای دیگر و در حالیکه در سراشیب سقوط قرار گرفته است ، در پی گرفته است .

ادامه مطلب ...

شاه سیاه در خانه سفید

 

 بازی آمریکا و ایران ، ادامه خواهد یافت . اما ، سئوال اساسی این است که چگونه ؟ 

 بازی در سیاست ، از 3 حال خارج نیست : پینگ پونگ چینی ، شطرنج هندی و بوکس آمریکائی . 

 با نگاهی به مواضع ابلهان ، می توان که برق خام اندیشی را در چشمان آنها دید . آنها که شعار او با ما است ، سر می دهند . 

 به راستی ، اوباما کیست ؟

 یکی از کارشناسان سیاسی پارسی زبان مقیم در آمریکا ، نظر جالبی ، دراین باره ، ابراز کرد . او معتقد بود که باراک اوباما ، محمود احمدی نژاد آمریکا است ! من این نظر را تائید می کنم . مردانی که از صندلی هایشان بسیار کوچکتر هستند . اما ، نگاهی به دیگر سو در خاور ، مردان دیگری را به نمایش می گذارد که از صندلی هایشان کوچکترند . ولی ، سرزمین چین را به اوج رقابت جهانی ارتقاء داده اند ! به راستی ، بحث پیشرفت ، از مقوله بحث صندلی ، اندازه و ... نیست . 

 ایالات متحده آمریکا ، پس از بوش کوچک ، بر سر یک دو راهی است : تداوم پیشرفت یا سقوط تدریجی . نمی دانم که در ممالک اتازونی ، تجربه تلخ ایران امروز ، تکرار خواهد شد یا مردم از چاله بوش در آمده اند و روزگار بهتری در راه است ؟

 مطلب جالب توجه اینجا است که اینک ، شاه سیاه به خانه سفید می رود . ولی ، پرسش اساسی نا ابلهان بر سر این است که چه اکثریت هائی او را از ذیل قوه مقننه به صدر قوه مجریه ایالات متحده آمریکا رساندند ؟ 

 پاسخ 2 واژه است : اقلیت فقیر سیاهان و اقلیت مقتدر صهیونیستها . 

 اما ، سئوال تکمیلی این است که چه کسانی به رقیب او رای دادند ؟ پاسخ ناباورانه تر است . دو اکثریت جامعه آمریکائی : سفید پوست ها و مسیحیان پروتستان ! 

 پس ، چرا با وجود حمایت طبقه اکثریت از مک کین ، برنده انتخابات اوباما بود ؟ 

 پاسخ ، یک کلمه بیشتر نیست : صهیونیزم و حمایت صهیونیستها . حال به پرسش نخست باز می گردیم . آیا پیروزی باراک اوباما ، جای امیدواری دارد ؟ پاسخ اینکه خیر ، بالعکس . دموکراتها ، همواره ، مدیران خوبی در شبیخون نرم افزارانه سیاسی بوده اند . دموکراتها بودند که در دوران سیادت محمدخاتمی ، از ایران عذرخواهی کردند و با او در صحن علنی جلسه عمومی سازمان ملل متحد ، در نیویورک ، دست دادند . نگاهی به 30 سال تحولات عدم رابطه ایران و آمریکا می تواند که بهتر نقش دموکراتها را در شبیخون نرم افزارانه سیاسی در داخل کشور نشان دهد . 

 ابلهان ، بخوبی گوش کنند که قرار گرفتن شاه سیاه در خانه سفید ، آغاز یک کیش پنهان است .

ایران در انتظار استعفای کردان

 زمانی که آیت الله صادق خلخالی ، در نخستین روزهای پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ، امیر عباس هویدا را محاکمه و اعدام می کرد ؛ نمی پنداشت که نامش ، در سایه اعمالش ، چنان در کشور فراگیر شود که در دهه 1360 خورشیدی ، خرد و کلان او را بشناسند . اما ، سرنوشت راهی به دیگر سو برد و در دهه 1370 خورشیدی ، او در بیرون از قدرت و در خانه نشست .

 در میانه دهه 1380 خورشیدی ، نام دیگری از پرده بیرون افتاد . فردی که با تصمیم به افزایش تعداد اعضای شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی ، از معاونت وزارت اطلاعات به شورای مرکزی جناح اصولگرایان آمده بود . آشکارا ، او با سنتهای محافظه کاران جناح اصولگرا در تعارض می نمود . هرچند که اعتراض ما ، به حضور برخی از نیروهای مسلح و اطلاعاتی در شورای هماهنگی جناح اصولگرا ، راه به جائی نبرد و سرانجام ، کسانی با سابقه حضور در نیروهای مسلح یا وزارت اطلاعات ، توانستند که در عالی ترین سطح فعالیت سیاسی اصولگرائی نفوذ کنند و نتیجه انتخابات را از احزاب و گروههای اصولگرا بربایند ... . آری ، بدینصورت بود که مصطفی پورمحمد ، آشکارا ، وارد عرصه سیاسی شد .

ادامه مطلب ...

خطاب به استاد جاسبی

سلام علیکم 

برادر بزرگوار ، پرفسور عبدالله جاسبی 

ریاست عالیه دانشگاه آزاد اسلامی 

 همانطور که زمانی که نخستین بار جنابعالی را زیارت کردم ، آشکارا ، دچار لکنت زبان و لرزش صوت شدم . اکنون که می خواهم تا بعنوان یک برادر کوچک به شما عریضه ای بنویسم ، دچار آشفتگی کلام هستم . پیش از این ، بعنوان یک فعال دانشجوئی در عرصه سیاسی ، با بسیاری از مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی دیدار و گفتگو داشتم . لکن ، هیچگاه کوچکترین آثاری از این سرگشتگی مورد اشاره نداشتم .

 حقیر که در دوران تحصیل در واحد علوم و تحقیقات تهران ، چند بار ، مورد عنایت و لطف شما واقع شدم ، فارغ التحصیل رشته مهندسی صنایع و برنامه ریزی و تحلیل سیستمها بودم که برای ادامه تحصیل رشته تحصیلی مدیریت را برگزیدم و در تمام طول تحصیل خویش ، از آثار گرانقدر حضرتعالی در مقوله های مهندسی صنایع ، تحلیل سیستم ها و مدیریت بهره بردم و به نیکی می دانم که مخاطب ام ، استاد پر آوازه و با سابقه ای در این علوم و فنون می باشد . 

 امروز که در خبرگزاری فارس ، خبر درخواست 13 تشکل دانشجوئی ، از حضرتعالی را برای نامزدی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری دیدم ، پشت ام لرزید . در این هوای غبار آلود ، به کجا چنین شتابان ؟ مقالات و کتابهای زیادی را از حضرتعالی ، مطالعه کردم ؛ از آنجمله : از غبار تا باران !

ادامه مطلب ...

لطفهای بیکران پنج رقمی شد.

وبلاگ لطفهای بیکران ، در کمتر از یکسال و نیم از تاریخ افتتاح آن ، با بیش از 50 مطلب گوناگون ، منتشر شده است . امروز ، 29 مهر 1387 ، تعداد بازدیدکنندگان این وبلاگ به بیش از 10 هزار نفر رسید . مبارک باد .

جذب بی رویه دانشجو

عدم تعادل و تطابق آموزش عالی با نیازهای جامعه

پرداختن به موضوع دانشگاه ، امری مهم به‌ نظر می ‌آید . به‌خصوص آنکه بررسی موضوع دانشگاه‌ ، از زاویه اقتصادی ، امری بس خطیر است .

دانشگاه ، به معنای خاص کلمه ، ابعاد غیر انتفاعی و ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی خاصی دارد . دانشگاه ، مسئولیت اجتماعی پاسخگویی به مسائل فرهنگی جامعه را عهده دار است . دانشگاه ، نهادی است که از منابع عمومی ، کمکهای خصوصی داوطلبانه ، اوقاف و ... استفاده می‌ کند و انتظار می‌ رود که دانشگاه‌ ها بتوانند ، پاسخگوی مسائل عمومی جامعه باشند . (1)

دانشگاه های امروزی ، با 3 مساله عمده مواجهند : نخست آنکه ، چه کسانی را آموزش دهند ؟ سپس ، این مساله که چه مطالبی را به ایشان بیاموزند ؟ و سرانجام ، اینکه اساساً ، چگونه آموزش دهند ؟ پاسخ این 3 سئوال ، 3 وظیفه عمده را در نظام آموزش عالی تعریف می کند : 1 - سنجش و گزینش دانشجو 2- نیازهای آموزشی 3- روش تدریس مناسب برای آن .

نظام آموزشی مطلوب ، بر خلاف نظام آموزشی موجود ، می کوشد که ضمن شناسائی نیازهای جامعه و توجه به تحولات محیط درونی و پیرامونی ، رشته های تحصیلی دانشگاهی و ظرفیت پذیرش آنها را مداوماً ، باز تعریف سازد . رویکرد عدالت محور به چنین نظام آموزشی ، عدم تطابق نیازهای اجتماعی و ظرفیتهای دانشگاهی را موجد اخلال و بی عدالتی در سطح جامعه و دانشگاه ، تعریف خواهد کرد   . (2)

از دیدگاه اقتصادی ، کمیابی ، دارای نزدیکترین معنی به کلمه محدود یا اقتصاد است که در مقابل کلمه نامحدود و آزاد بکار می رود . کمیابی ، مساله محوری و اساسی هر جامعه ای است . از آنجا که منابع هر جامعه ای محدود و کمیاب است ، تمامی جوامع با مشکلاتی مواجه می باشند . تعادل ، موقعی اتفاق می افتد که عرضه و تقاضا ، در موازنه باشند که با گذشت زمان ، تمایل به ثبات داشته و به عنوان مقدار تعادل محسوب می گردد .

تعادل ، هنگامی که بوجود می آید ، تمایل به ثبات دارد . در اقتصاد ، این حالت ، وقتی بوجود می آید که مقدار تقاضا برابر عرضه در هر دوره از زمان  باشد . از نظر هندسی ، تعادل در محل برخورد منحنیهای تقاضا و عرضه بوجود می آید . مقداری که در چنین تعادلی وجود دارد ، مقدار تعادلی شناخته می شود . اگر منحنی تقاضا ، عرضه یا هر دو جابجا شوند ، نقطه تعادل ، نیز ، تغییر خواهد یافت . (3)

در خصوص ظرفیت پذیرش رشته های تحصیلی دانشگاهی ، نیز ، باید که ارتباط بین عرضه و تقاضا ، یعنی جذب دانشجو و نیاز جامعه ، در دوره های مختلف ، در نظر گرفته شود ، همچنین ، از جذب بی رویه دانشجو که موجب افزایش فشارهای اجتماعی و اقتصادی می‌شود ، پرهیز شود و تلاش بیشتری ، برای توزیع مناسب دانشجویان دختر و پسر در دانشگاهها صورت گیرد .

سهمیه مناطق ، نیز ، نیاز به بازنگری دارد و با توجه به اینکه تاکنون ، دانشجویان مناطق محروم ، همتراز سایر دانشجویان آموزش دیده اند ؛ باید ، برسی کنیم که خروجی این دو دسته ، یکسان هستند یا نه ؟ اگر یکسان بود که موفق عمل کرده‌ ایم . در غیر این صورت ، نیاز به بازنگری وجود دارد .

همچنینی ، باید که مراکز آموزش عالی و علوم پایه و کاربردی را نیز ، توسعه دهیم تا بیشتر بتوانیم که از آنها ، بهره مند شویم . چرا که تجربه کشورهای توسعه یافته ، نشان دهنده سرمایه گذاری در هر دو زمینه آموزش علوم پایه و کاربردی می باشد . درضمن ، بسیاری از مسائلی که در سطح کشور ، با آنها روبرو هستیم ، به خاطر مسائل علوم انسانی است که باید ، به این رشته های تحصیلی دانشگاهی ، نیز ، توجه بیشتری شود . (4)

در همین راستا ، باید ، افزود که بارزترین تفاوت ، در خصوص علوم انسانی در دانشگاه های جوامع توسعه یافته با جوامع در حال توسعه ، امکان ارتباط فارغ التحصیلان با نظام اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی است . در کشورهای پیشرفته ، فارغ التحصیلان می توانند ، به موجب تخصص و توانایی شان ، جذب مراکز و نهادهای مرتبط شوند . درحالیکه در ایران ، فارغ التحصیلان خصوصاً فارغ التحصیلان علوم انسانی کمتر ، این شانس را دارند تا بتوانند ، وارد فعالیتهای اجتماعی مربوط به تخصص و توانایی شان شوند . همین موضوع ، خود ، معضلات فراوانی را بوجود می آورد . (5)

شایان ذکر است که برای پیشرفت امور در کشور ، طرق مختلفی موجود است . اعتقاد به این موضوع ، بخصوص برای کشور های در حال تحول ، همچون کشور عزیزمان ، ایجاب می کند که جهت توسعه شتابان ، راه های جدیدی ، غیر از آنچه که در دنیای پیشرفته بکار برده شده ، ابداع گردد . توجه به این نکته لازمست که اختلاف اصلی بین کشور های توسعه یافته و کمتر توسعه یافته ، در شاخص درآمد سرانه آنها نیست . بلکه اختلاف معنادار بین این دو گروه ، به تواناییهای علمی و تکنولوژیکی آنها مربوط می شود . کشورهای توسعه یافته ، از این چنین توانایی به فراوانی برخوردارند . حال آنکه کشورهای در حال توسعه ، چنین امکاناتی ندارند .

تکنولوژی ، اساس قدرت یک جامعه ، در سطح بین المللی ، است و در داخل ، کلید افزایش تولیدات و رفاه اجتماعی است . راز افزایش تولیدات صنعتی کشورهای خاور دور ، در نیم قرن اخیر ، در شناخت و بکارگیری صحیح تکنولوژی بوده است . اما ، توجه به این نکته ضروری است که بدون وجود محیط مناسب ، تکنولوژی توسعه نخواهد یافت . زیربنای تکنولوژی امروز ، علم است و علم ، فقط ، در بستر مناسب خود پرورش می یابد .

پیشرفت تکنولوژی ، در پیوند با توسعه علوم تجربی و پژوهش ممکن خواهد بود . در دنیای امروز ، آموزش تکنولوژی ، با توجه به زیربناهای علمی آن ، بسیار کوتاه شده است . آموزش بسیاری از فنون که سالهای متمادی زمان لازم داشت ، به چند ماه ، تقلیل پیدا کرده است . گسترش مدارس فنی و حرفه ای و افزایش نسبی دانش آموزان این مدارس ، از ضروریات اولیه توسعه تکنولوژی است . چرا  که در کشورهای اروپایی ، نسبت دانش آموزان فنی حرفه ای به بقیه دانش آموزان ، 50 درصد است . ولی در کشورهای در حال توسعه ، همچون ایران ، کمتر از 10 درصد است . (6)

بطور خلاصه میتوان گفت ، باید که بین دانش نظری که همان دانش دانشگاه است و نیاز عملیاتی مردم ، پیوند و پیوستی برقرار باشد تا نیاز به آموزش عالی ، در زمینه های مختلف تجلی کند . این مباحث ، در غرب ، مدافعین جدی دارد .

آیا تابحال ، از خودمان سئوال کرده ایم که چرا ، الان ، کسی اموال خود را وقف دانشگاه ها نمی کند ؟ مردم ، وقف بیمارستان ، آب انبار ، مسجد ، مدرسه و حتی توالت هم ، می کنند . اما ، وقف آموزش عالی نمی کنند . چرا ؟ به این دلیل که با دانشگاه ها احساس بیگانگی می کنند . احساس می کنند ، دانشگاه از خودشان نیست .

دانشگاه ، باید که بتواند به خرده سیستمهای اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی جامعه خط و ربط بدهد . هم ، نیازهای نظام اقتصادی را تامین کند . هم ، برای خرده نظام سیاسی ، الگوی کنش بدهد . نه آنکه از گروه های سیاسی الگو بگیرد . اما ، الان ، بر عکس است . این یک آفت است . (7)

چنین بی توجه ای به نیازهای جامعه ، در تعیین ظرفیت پذیرش رشته های تحصیلی دانشگاهی می رود که ضمن تنزل جایگاه نهاد دانشگاه ، در جامعه ، نوعی عدم تعادل اجتماعی را در آینده ، رقم بزند . به گونه ای که آموزشهای فنی حرفه ای در کشور ، نحیف و لاغر است . لیکن ، آموزش علوم انسانی ، چنان فربه و متورم شده است که دولت را مجبور به حفظ و توسعه ساختار غول پیکر و ناکارآمد اداری خود ، بمنظور جذب چنین فارغ التحصیلانی ، کرده است .

متاسفانه ، دانشگاه پیام نور ، نیز ، با ارائه ظرفیتهای پذیرش افراطی در برخی از رشته های تحصیلی دانشگاهی ، ضمن تنزل کیفیت آموزشهای دانشگاهی ، بزرگترین ضربه را در چنین شرایط نا متعادلی ، به نظام آموزش عالی کشور ، وارد می کند . مدیریت غیر پاسخگوی دانشگاه آزاد اسلامی ، نیز ، فارغ از بررسی چنین مسائلی ، می کوشد تا با درنظر گرفتن منافع اقتصادی کوتاه مدت خود ، به گونه ای دیگر باین بحران عدم تعادل در جامعه ما لطمه وارد سازد . در حالیکه سازمان سنجش آموزش کشور ، باید که یگانه مرجع تعیین ظرفیت رشته های تحصیلی دانشگاهی در مناطق مختلف کشور و با توجه به نیاز بومی جامعه باشد . یافتن نقطه سر بسر تعادلی میان تقاضای بخش خصوصی و دولت ، در هر رشته تحصیلی دانشگاهی با توان عرضه فارغ التحصیلان دانشگاهی دانشگاههای دولتی ، پیام نور ، غیر انتفاعی غیر دولتی و دانشگاه آزاد اسلامی ، امری چندان دشوار نیست . یافتن چنین مقدار تعادلی ، در هر رشته تحصیلی دانشگاهی ، سازمان سنجش آموزش کشور را کمک می کند تا ضمن نیاز سنجی صحیح آموزشی کشور ، نظارت عالیه ای را بر دانشگاه های غیر دولتی برعهده گیرد تا پایانی ، نیز ، بر هرج و مرج موجود در نظام آموزش عالی باشد .

منابع و مراجع :

  • (1)  یاسین علوی ، دانشگاه قابل تقلیل به بنگاه اقتصادی نیست ، تهران : هفته نامه شما ، شماره 580 ، صفحه 7 .
  • (2)   قاسم علیم ، کنکور : عدالت آموزشی ، تهران : هفته نامه شما ، شماره 568 ، صفحه 7 .
  • (3)   دومینیک سالواتوره ، تئوری و مسائل اقتصاد خرد ، ترجمه دکتر حسن سبحانی ،  تهران : نشر نی .
  • (4)   دکتر محمدعلی ، سخنرانی در مراسم آغاز سال تحصیلی 88-1387 ، تهران : دانشگاه تهران .
  • (5) دکتر حسین سلیمی ، تفاوت کیفیت آموزش میان ایران و کشورهای توسعه یافته ، تهران : ماهنامه صنعت و توسعه ، شماره 21 ، صفحه 75 .
  • (6)   ع.آ. ، برنامه ریزی ملی و توسعه تکنولوژیک ، تهران : هفته نامه شما ،شماره 480 ، صفحه 6 .
  • (7)   دکتر عماد افروغ ، وجوه نرم افزاری تولید علم ، تهران : کانون فرهنگ و اندیشه نگار ، مهرماه 1382 .

شب قدر را درک کنید .

بسم الله الرّحمان الرّحیم 

الهی باخصّ صفاتک و بعزّ جلالک و باعظم اسمائک و بنور انبیائک و بعصمة اولیائک و بدماء شهدائک و بمناجات فقرائک ، نسئلک زیادةً فی العلم و صحّه فی الجسم و برکةً فی الرّزق و طولاً فی العمر و توبةً قبل الموت و راحةً عند الموت و نجاةً من النّار و دخولاً فی الجنّة و عافیةً فی الدّین و الدّنیا و الاخرة . برحمتک یا ارحم الرّاحمین .